قبل از اینکه تفاوتها و شباهتهای این دو رهبر مادام العمر (ایران و زیمباوه) را بشماریم، خیلی کوتاه از زیمباوه و رهبرش بدانید. زیمباوه از سال 1980 یعنی حدود یکسال پس از انقلاب ایران در سال 1979، با رهبری رابرت موگابه و با کمک نیروی نظامی تحت کنترل خود، یک کشور ثروتمند و پر رونق آفریقا را به یکی از بدترین و بدبخت ترین های دنیا تبدیل کرده است. تورم در آن کشور یک میلیون درصد است و امید به زندگی هم 34 سال است. گرسنگی، بیماری و ناامنی هم بیداد می کند. حالا ده شباهت رهبر مادام العمر زیمباوه و رهبر مادام العمر ایران را به همراه یک تفاوت عمده آنها عنوان می کنیم:
1- هردو با پشتیبانی و کمک نیروی نظامی وفادار بر سر کار مانده اند.
1- هردو با پشتیبانی و کمک نیروی نظامی وفادار بر سر کار مانده اند.
2- هر دو به هیچ وجه از قدرت پایین نمی آیند (مگر به یاری عزراییل)
3- هر دو از دموکراسی و صندوق رای برای مشروعیت دادن به حکومت انتصابی خود استفاده می کنند.
4- هر دو بیت المال و تمامی فرصتهای اقتصادی را در درجه اول به نیروی نظامی وفادار خود ارایه می کنند.
5- هر دو در سوء مدیریت در دنیا سرآمد هستند.
6- هر دو دشمن سرسخت مطبوعات آزاد هستند و تمام دنیا را هم دشمن و عامل بدبختی خود می دانند.
7- هر دو برای از زیر فشار جهانی در رفتن، یک زیر دست تدارکاتچی را سپر خود می کنند. ( احمدی نژاد در ایران و مورگان چانگیرای در زیمباوه)
8- هر دو زمانی مخالف، در زندان و در حال مبارزه بوده اند و ادعای تلاش برای آزادییشان گوش فلک را کر می کرده است
9- هر دو به شدت محتاج چاپلوسی اطرافیان هستند.
10- هر دو مردم را به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوند.
حالا ممکن است بپرسید پس چرا تورم ما یک میلیون درصد نیست و مردم هم از 34 سال بیشتر عمر می کنند و ... علتش در یک تفاوت عمده خلاصه می شود و آن اینست که رهبر مادام العمر ایران نفت دارد و متاسفانه خواهد داشت ولی این رهبر زیمباوه بدبخت نفت نداشته است تا نالایقی خود را با آن بپوشاند و برای همین هم گند کارهایش امروز دنیا را از جا برداشته است. حالا اگر باید حتما تجربه زیمباوه در ایران تکرار شود باید تا زمانی که این نفت بد یمن در این کشور تمام می شود صبر کنیم وگرنه تا دنیا بوده است، جاهل و چاپلوس و خائن بوده است و هست و خواهد بود.
4- هر دو بیت المال و تمامی فرصتهای اقتصادی را در درجه اول به نیروی نظامی وفادار خود ارایه می کنند.
5- هر دو در سوء مدیریت در دنیا سرآمد هستند.
6- هر دو دشمن سرسخت مطبوعات آزاد هستند و تمام دنیا را هم دشمن و عامل بدبختی خود می دانند.
7- هر دو برای از زیر فشار جهانی در رفتن، یک زیر دست تدارکاتچی را سپر خود می کنند. ( احمدی نژاد در ایران و مورگان چانگیرای در زیمباوه)
8- هر دو زمانی مخالف، در زندان و در حال مبارزه بوده اند و ادعای تلاش برای آزادییشان گوش فلک را کر می کرده است
9- هر دو به شدت محتاج چاپلوسی اطرافیان هستند.
10- هر دو مردم را به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوند.
حالا ممکن است بپرسید پس چرا تورم ما یک میلیون درصد نیست و مردم هم از 34 سال بیشتر عمر می کنند و ... علتش در یک تفاوت عمده خلاصه می شود و آن اینست که رهبر مادام العمر ایران نفت دارد و متاسفانه خواهد داشت ولی این رهبر زیمباوه بدبخت نفت نداشته است تا نالایقی خود را با آن بپوشاند و برای همین هم گند کارهایش امروز دنیا را از جا برداشته است. حالا اگر باید حتما تجربه زیمباوه در ایران تکرار شود باید تا زمانی که این نفت بد یمن در این کشور تمام می شود صبر کنیم وگرنه تا دنیا بوده است، جاهل و چاپلوس و خائن بوده است و هست و خواهد بود.
۸ نظر:
بسیار عالی بود. بخوبی نکات مشترک را برجسته کرده اید.
alli bood zendeh bashi va mostadam
dorost vasate khal
فکر می کنم یک دلیلش هم این بوده است که قبل از اینکه خاتمی به قدرت بیاد هاشمی در مقام ریاست جمهوری شخص اول مملکت بود و خامنه ای قدرت زیادی در برابر او نداشت (در نظر مردم اینطور بود، حتی اگر پشت پرده اینگونه نبود). بعد از مدتی مردم هاشمی را به زیر کشیدند و این باعث قدرت گرفتن و فساد خامنه ای شد.
از همه اینها رقت انگیز، وضع حامیان خاتمی است که باز این روزها به عشق آبجو ماءالشعیر مینوشند و تازه بدمستی هم میکنند.
doostan negaran nabashid. hameh chiz ta ye 100 saale digeh dorost mishe.khob ye kami toolani be nazar miad vali fekr nakonam gheir az in kari beshe kard, chon moshkel ye nafar nist!moshkel marboot be ye mellateh.
ارسال یک نظر