مطلبی از آقای نامشهور
آقای دکتر قالیباف: نوار سخنان شما دیروز بعد از نه ماه بیرون آمد و مردم حرفهای شما را شنیدند. متاسف شدم که چرا بعضیها باید به شما از موضع اعتدال بنگرند در حالیکه به نظر میرسد شما فقط افراط احمدینژآد را کمی قابل تحمل نشان میدهید و گرنه حرفهای شما کشور را به آن سوی دیگر پرتگاه سوق میدهد و از طرفی چون ریسمانی هم به قدرت مطلقه رهبر آویختهاید و سرنوشت یک ملت را به افکار منحرف خود و امثال خود گره زدهاید، بیم آن میرود که در میانه آشوب شما و احمدینژاد با این اتلاف وقت و سرمایه و انرژی آنهم در این دوران حساس، چیزی از کشور باقی نماند.
آقای قالیباف: رهبر هم یک انسان است مثل بنده و شما. ایشان خدا نیست و هیج تقدسی هم ندارد و به خدا و ولیعصر هم دسترسی ندارد و اگر ایشان ادعای چنین چیزی را دارند که مطمئن هستم ندارند بدون تعارف جواب میشنوید که دروغ میگویند. کما اینکه آقای احمدینژاد هم در مورد هاله نورانی اطرافش در پیشگاه خلایق دروغ گفت و عین خیالش هم نیست. دوران فرعونها و رامسسهای خداگونه، افسانهها و خرافاتشان گذشته و ما در قرنی زندگی میکنیم که انسانها با گذشت هر روز به ناچیز و کم اطلاع بودن خود در برابر عظمت هستی بیشتر پی میبرند.
آقای قالیباف: در صحبتهایتان از کثافات، بیکفایتیها، نامردمیهای دولت فعلی به حد کمال صحبت به میان آوردید. ولی پس از هر مورد عنوان میکردید اگر رهبر دستور بدهد من هم پشت سر همین کثافات مانده و نه تنها از او حمایت میکنم بلکه دیگران را هم به آن تشویق میکنم. آخر این چه منطقی است؟ خدا هم از خلق چنین موجودی شرمنده میشود. او شما را آزاد خلق نموده و آزادگی جوهر اصلی هر انسان است. خدا با دادن کرامت عقل شما را از حیوانات متمایز نموده است و آنگاه شما گوسفندوار حاضرید پشت سر هر چوپان ظالمی مجری هر دستور نادرستی باشید. انسانها گاهی حرفهای بیتامل میزنند ولی از شما با این سن و سال چنین چیزی بعید است، از طرفی با سلامت نفسی که از شما سراغ داریم باور نمیکنیم طرفدار ظلم و ستم باشید. بررسی کنید شاید ایرادی در جهانبینی یا ایدئولوژي فکری خودتان بیابید که نیاز به یک بازنگری جدی دارد. اگر شما با این قافله باطل و جاهل به ریاست یک سلطان مطلقه میخواهید خود را در این گرداب غرق کنید، حداقل آنهایی که سرمایه عقل خدادادی خود را پاس میدارند را رها کرده و بگذارید این انسانهای آزاد از این گوهر گرانبها در راه ساختن آینده بهتر برای خود و میهنشان استفاده کنند.
آقای قالیباف: بنا به همان آیین اسلامی که حداقل نام آن را خوب بلدید، شما مجاز به ورود به حوزه خصوصی افراد نیستید. اگر فلان وزیر کابینه در محفل خصوصی و چهاردیواری خانه خودش بدور از انظار عمومی و اشاعه فسق، شرب خمر کرده است، شما حق ندارید این موارد را عنوان کنید، این خودش از گناهان بزرگ است. ضمنا داشتن همسر فرانسوی جرم نیست و هیچ ربطی هم به بنده و شما ندارد. ورود به حوزه خصوصی خانواده کردان و مشائی هم از امورات ناصواب است. توهین به آقای امیراحمدی هم کار زشتی از جانب شما بود و این در حالی است که در حسن نیت ایشان هیچ شکی نیست. تلاش آقای امیراحمدی چه در دولت فعلی و یا دولتهای قبل برای ایجاد رابطه میان ایران و آمریکا به این خاطر بوده است که منافع ملت شما به جیب چین و روسیه نرود تا آنها کارخانههای سلاحسازی خود را تقویت کرده و برای دولت زیمباوه اسلحه بفرستند و رابرت موگابه نه به لطف دلارهای نفتی به مانند دولت ایران، بلکه به مرحمت اسلحههای چینی و روسی خود، ارتشش را در برابر مردم بیدفاع و بدبخت آماده نگاه دارد. آمریکا و اروپا با همه خباثتهایی که شما و اربابانتان از آنها نام میبرید به حقوق بشری معتقدند که به آنها اجازه نمیدهد جوان مردم را دستگیر کنند و بعد از یک هفته با قلدری و بیواهمه جنازه شکنجه شده او را تحویل خانوادهاش بدهند و آب هم از آب تکان نخورد. این قضایا آدم را به یاد سلطان و داروغههای باجگیر داستانهای قدیمی و سیاهچالهایشان میاندازد. شما بهتر است به جای تقلید کورکورانه از ارباب مطلقه و معاصر خودتان به فکر ارتقاء اخلاق دینی خودتان باشید که از تمام و کمال آن فقط چند مسیر تحریف شده برای استحکام قدرت اربابان عزیزتان در این دیار ویرانشده برایتان باقی مانده است.
آقای قالیباف : تمام دزدیهایی که در شهرداری و یا دولت، شما به آنها اشاره نمودهاید توسط ارگانهای زیر دست رییسجمهوری صورت گرفته که بهوسیله رهبر بر سر کار آمده و حمایت قاطع او را هم در همه زمینهها از ابتدا تاکنون پشت سر داشته و دارد. مشکل ما در این کشور تا به امروز همین بوده است که همیشه یکی وجود داشته تا ضربهگیر رهبری باشد، که خود مسبب تمام مشکلات است ، اما امروز با جوشش مردمی این قضیه دیگر تاریخ مصرفش سر آمده است، امروز دیگر رهبر نمیتواند پشت سر کسی مخفی شود و همچنان مدح و ثنا بشنود. شما هم اگر میخواهید همچنان مدح و ثناگو و متملق ایشان بمانید بهتر است به نورچشمی و نوکر ایشان یعنی آقای احمدینژآد گیر ندهید و گرنه ممکن است کاملا از چشم اربابتان بیافتید.
در پایان باید یادآوری کنم همان چهارسال پیش در هنگام حضورتان در انتخابات ریاست جمهوری که در مقابل آقای احمدینژآد قرار گرفتید، با افتخار خود را سینهچاک رهبری نام نهادید. شاید خودتان را به نفهمی میزنید ولی شما که به گمان خودتان با حمایت رهبر عزیزتان قرار بود این پست را تصاحب کنید اما به گونهای غمانگیز فریب این دستگاه را خوردید و با همان اعمال ناصوابی که در انتخابات توسط دستگاه رهبری صورت گرفت و شما هم در همین سخنرانی خود ذکر کردید، ناکام ماندید. با همه این امورات باز هم سنگ این ولایت مطلقه را به سینه زدن و سینهچاک نامیدن خودتان برای این ولایت خودساخته و نامردمی که حتی اکثریت قاطع مراجع تقلید هم پشت سر آن نیستند چه معنایی میتواند داشته باشد؟
۴ نظر:
خوب زدید تو دهن قالیباف، آفرین به شما.
آقا خوب زدی تو راه گوز قالیباف فکر کنم تا مدتهااز گنده گوزی ولایی افتاده باشه
مدتها بود چنين متن شيوايي رو نديده بودم. كاش خود قاليباف هم اونو مي خوند
مرگ بر دیکتاتور پنج شنبه همه با هم واسه خوندن قرآن به مصلا میریم.
ارسال یک نظر