در این ظلمبازار حکومت فعلی ایران با رهبری مادامالعمر سلطانصفت که فرمانفرمایی خود را بر عرش اعلا میبیند و صدا و سیمای زیر نظرش چپ و راست باران تگرگ تهمت را بر سر آزادگان مملکت میبارد، چه قدر جای آن مرد ظلمستیز و انساندوست خالی است. او از زمانی ندای ظلم را فریاد زد که خیلی از ما هنوز هیچ از سیاست و زشتیهای آن نمیدانستیم، پس از انتخابات ۲۲ خرداد او بود که هر از چند گاه با بیانیهای حقطلبانه بدون هیچ ترس و واهمهای ضربهای کاری بر هیبت دروغین سلطان و نوکران جیرهخوارش وارد میساخت. اما امروز او دیگر در میان ما نیست و چه نام نیکی از خود برجای گذاشت تا او را بزرگترین برنده اخلاقی سی ساله اخیر تاریخ جمهوری اسلامی سازد. حال که رهبر مادامالعمر حکومت استبدادی ایران، خود را از گزند نهیبهای آن پیر باوجدان درگذشته به دور میبیند نوکرانش وعده از دم تیغ گذراندن معترضان آینده را به جرم محاربه میدهند، آیا شخصیت مذهبی دیگری درخور شخصیت او هست تا جای او را پر کند و پای پیش گذارد؟ اما گویا روزهای تلختری در پیش است...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر